این وب سایت حاوی اطلاعات مختصری در رابطه با کشاورزی میباشد...

سرتیتر صفحه جدید

گياه گرمازا

 

کلم مرداب بانام علمی Symplocarpus foetidus از خانواده ی Araceae دارای گل آذینی با خاصیت گرما زایی عجیب است ، در فصل زمستان که دمای هوا بسیار پایین است و همه چیز یخ زده این گیاه می تواند گرمایی برابر با 70 درجه فارنهایت ایجاد کند ، که این امرباعث ذوب شدن برف های اطراف گیاه می شود .کلم مرداب در نواحی مرطوب ، نزدیک به آب و در اطراف مرداب ها رشد می کند.
ارتفاع این گیاه به 30 تا 60 سانتی متر می رسد. گیاه دارای برگهای بزرگ و گل آذین غیر عادی است که در اواخر زمستان از میان برف ها به نمایش در می آید.برگهای کلم مرداب همیشه بعد از تشکیل گل آذین ظاهر می شود. گیاه به صورت متراکم رشد می کند ،البته این موضوع از رشد دیگر گیاهان در میان انبوهی از کلم مرداب جلوگیری نمی کند .تکثیر و گرده افشانی گیاه به خاطر بوی تعفنی که گیاه از خود منتشر می کند به دست حشراتی مثل مگس ها و پروانه ها و سوسک ها انجام می شود.کلم مرداب گیاهی چند ساله است ، بعضی منابع اظهار می کنند که این گیاه می تواند حتی تا 100سال هم زندگی مي كند.


 

 

مريم گلی

 

ايران در ساليان دور يکي از مراکز توليد و عرضه گياهان دارويي به شمار مي رفت، همچنين تلاش دانشمندان ايراني براي شناسايي و معرفي گياهان دارويي بي اثر نبود. بطوريکه اسماعيليان که حدود 600 سال قدرت بلامنازعه در عرصه ايران بودنند، پايه هاي اقتصادي حکومت خود را تا حد زيادي به توليد و صدور گياهان دارويي استوار کردند بويژه در منطقه تفرش و اطراف آن هنوز هم آثار قلاع اسماعيليه و فعاليت هاي از اين دست، باقي است (5).
فراتر از یک هزار سال پیش از مریم گلی به عنوان گیاهی داروئی استفاده می شده است(4).به فارسی در بعضی مناطق "مریمی" و "مریم گلی" در کتب طب سنتی و به عربی "مریمیه"، "شالبیه" و "مریمیه صغیره" نام برده می شود. به فرانسوی sauge و sauge officinale و the` de france و the` de grece و herbe sacre`e و به انگلیسی sage و garden sage و common sage گفته می شود(12).
کلمه sage از کلمه لاتین salvare به معنی رها بخش یا شفا آمده است. در گذشته بر این گمان بودنند که اگر شخصی یک گیاه sage در حیاتش داشته باشد فردی موفق و شاید فنا ناپذیر می شود(24). در قدیم مریم گلی را دوای همه دردها می دانستند و امروزه هم با تحقیقات بعمل آمده معلوم شده که این گیاه دارای خواص درمانی مهمی است که می تواند بسیاری از بیماریها را معالجه و درمان کند (13).
مردم در گذشته از این گیاه به عنوان ماده ای مدر، عامل انعقاد خون و نیز داروی ضد تعرق استفاده می کرده اند. در بسیاری از فارماکوپه ها از برگهای مریم گلی رسما به عنوان دارو یاد و خواص آن را بر شمرده است. از عصاره مریم گلی برای مداوای برخی از بیماریهای مربوط به حلق و حنجره و همچنین برای شستشوی دهان استفاده می شود.
اسانس این گیاه خاصیت ضد باکتریایی دارد و از آن در صنایع داروسازی، غذایی و همچنین در صنایع بهداشتی و آرایشی استفاده می شود (4). این گیاه از ادویجات قوی بشمار می رود. طعم آن مختصری تلخ و قابض است(10).
مصرف زیاد این گیاه مناسب نیست و تاثیر نامطلوبی در ضربان قلب خواهد داشت. همه ساله زمینهای زراعی وسیعی در شبه جزیره بالکان، روسیه، آمریکا، ایتالیا و همچنین کشورهای اروپای مرکزی برای کشت مریم گلی اختصاص می یابد(4).
مریم گلی از روزگاران کهن در مجموعه گیاهان طبی یونانی ها و رومی ها مورد شناخت و توجه خاص بوده است و ابتدا به عنوان داروی موثر برای معالجه عوارض نیش حشرات به عنوان ضد سم و همچنین داروی تونیک و مقوی برای تقویت روح و بدن و افزایش طول عمر به کار می رفته است. آثار شفابخش این گیاه در معالجه بیماری ها در کتابها و نوشته های طبیعی دانها و حکمای طب سنتی روزگاران کهن نظیر تئوفراست، فیلوسف یونانی (BC 287-372) و دیوسکوریدس، طبیب یونانی (قرن اول پس از میلاد) و پلی نی، طبیعی دان رومی (اوایل قرن اول میلاد مسیح) به تفضیل آمده است.
در دوران قرون وسطی حکمای طب سنتی اروپا از مریم گلی ضمن خواص متعددی که برای آن قایل بودند برای معالجه یبوست، وبا، سرماخوردگی و انواع تبها و اختلالات کبدی و صرع و فلج استفاده می کرده اند و در این گیاه را مقوی و مولد خون تازه و صالح می دانستند و برای تقویت عضلات و آرام کردن اعصاب تجویز می شده است.
از قرن نهم این گیاه به اروپا راه یافت و بسرعت توسعه یافت و پس از آن به چین وارد شد و در چین برای معطر کردن انواع مشروبات مورد استفاده قرار می گرفت و مصرف آن به قدری زیاد شد که در قرن هفدهم چینی ها در مقابل گرفتن هریک کیلو از برگهای خشک مریم گلی اروپایی حاضر بودند 4-3 کیلوگرم چای چینی بدهند.
در قرن شانزدهم در انگلیس قبل از اینکه چای به عنوان مشروب عمومی گرم معمول شود از برگهای مریم گلی دم کرده ، می خورند. پس از آن در 300-200 سال اخیر این گیاه به امریکا وارد شد و به عنوان ادویه عالی مورد توجه خانه دارها قرار گرفت. در حال حاضر اسانس مریم گلی برای معطر کردن و خوشبو کردن گوشتهای کنسرو و انواع سوسیس و گوشت مرغ و در عطر سازی به عنوان اسانس پایه برای مخلوط کردن با سایر اسانسها برای تهیه عطر مردان به کار می رود(12).

اهمیت اقتصادی:
مریم گلی 5 تا7 سال عمر می کند. از آنجایی که با گذشت سن گیاه از مقدار مواد موثره آن به طور بارزی کاسته می شود، این گیاه تا چهار سال بازدهی اقتصادی دارد(4). کشورهای اصلی عرضه کننده شامل یوگوسلاوی، یونان، آلبانی، ایتالیا، اسپانیا و شوروی است که بیشتر از طریق جمع آوری گیاهان خودرو، انجام می گیرد (7).

گیاهشناسی:
گیاهی است به ارتفاع 30 تا 60 سانتی متر و دارای ظاهر پرپشت که به حالت خودرو و در اماکن خشک یا سنگلاخی و دامنه های بایر غالب نواحی آسیا و شمال آفریقا می روید و به علت زیبایی خاصی که دارد در باغچه ها کاشته می شود(1).

مریم گلی دارای سه زیر گونه است که عبارتند از:

لاواندولیفولیا:
در این زیر گونه برگها باریک و نیزه ای شکل اند. طول برگها حداکثر به 3 سانتی متر و پهنای آن به 1 سانتی متر می رسد. گل ها دمگل بسیار کوچکی دارند. اسانس این زیر گونه فاقد "تویون" است.

مینور:
برگهای آن در مقایسه با زیر گونه قبل بلندترند. طول آن 4 تا 7 سانتی متر و پهنای آن 1 تا 2 سانتی متر است. دمبرگ بسیار کوتاه و سطح گیاه از کرکهای کمی پوشیده شده است. دمگل بلند و طول آن 2 تا 5/2 سانتی متر است.
این زیر گونه در اتریش و شمال آلمان می روید و به دو فرم گل سفید (آلبی فلورا) و گل قرمز (روبریفلورا) مشاهده می شود.

ماژور:
در این گونه که به افیسینالیس نیز معروف است، برگها بلند و به طول 4 تا 10 سانتی متر و به پهنای 2 تا 5 سانتی متر است. هر دو طرف برگ پوشیده از کرکهای بسیار کوتاه است. این برگها تقریبا به شکل قلب می باشند. گلها درشت بوده، طول آنها به 5/3 سانتی متر می رسد و دارای دمگل کوتاهی نیز هستند.
اندامهای هوایی گیاه به خصوص برگها محتوی اسانس هستند. مقدار اسانس در شرایط اقلیمی مختلف متفاوت و بین 1 تا 5/2 درصد است. مهمترین ترکیبات تشکیل دهنده آن عبارتند از : "تویون" (30 تا 50 درصد)، "سینئول" (10 تا 15 درصد)، "کامفور" (6 تا 10 درصد) و "بورنئول" (6 تا 14 درصد). از این ترکیبات دیگر اسانس می توان از "پنین" (1 تا 2 درصد) نام برد. گیاه همچنین شامل مواد تلخ (3 تا 8 درصد)، مواد تاننی، فلاونویید و مواد گلیکوزیدی و رزینی می باشد(4).

مبدا:
مریم گلی گیاهی است چند ساله که منشا آن نواحی شمالی مدیترانه(4) اروپا جنوبی و آسیای صغیر (14) گزارش شده است. این گیاه در کوه های آهکی مونته نگرو و هرزگوین در یوگوسلاوی سابق گسترش فراوانی دارد(4) این گیاه بومی ایران نبوده،ولی در سالهای اخیر با وارد نمودن بذر گیاه در نقاطی از ایران کشت شده که نتایج موفقیت آمیز نیز داشته است(1).
مریم گلی وحشی در اراضی خشک و سنگلاخ مناطق مختلفه آسیا و شمال آفریقا می روید، در ایران نیز این گیاه در آذربایجان شرقی و بعضی مناطق دیگر ایران در باغچه ها کاشته می شود

عكس 1
عكس 2 عكس 3

 

آزولا ميهمان ناخوانده ( شيطان سبز )

 

ريشه كلمه آزولا يوناني است به معني «در خشكي مردن». وجه تسميه آن هم شايد به خاطر محل زندگي اين گياه باشد چرا كه آزولا وابسته به آب است و به طور كلي مرطوب پسند. اين گياه در همزيستي با جلبكي سبز- آبي به نام آنابينا توانايي جذب ازت مولكولي هوا را پيدا مي كند. زادگاه اوليه اين سرخس، آمريكاي شمالي است ...

‹‹
آيا تا كنون درمورد اين گياه چيزي شنيده ايد››؟

ريشه كلمه آزولا يوناني است به معني «در خشكي مردن». وجه تسميه آن هم شايد به خاطر محل زندگي اين گياه باشد چرا كه آزولا وابسته به آب است و به طور كلي مرطوب پسند. اين گياه در همزيستي با جلبكي سبز- آبي به نام آنابينا توانايي جذب ازت مولكولي هوا را پيدا مي كند. زادگاه اوليه اين سرخس، آمريكاي شمالي است .آزولا نوعي سرخس است با برگ‌هاي كوچك به رنگ سبز تيره تا قرمز قهوه‌اي. طول اين گياه نهايتا به 5/2 سانتي متر مي‌رسد. اين گياه براي اولين بار در سال 1873 ميلادي شناسايي شد و تاكنون هفت گونه از اين گياه در جهان به ثبت رسيده است. آزولا در هم‌زيستي با جلبك سبز، آبي قابليت جذب نيتروژن هوا را به دست مي‌آوردكه وظيفه تامين مواد غذايي جلبك به عهده آزولا است و جلبك نيز در مقابل ازت مورد نياز آزولا را فراهم مي‌كند. آزولا در شرايط مناسب روزانه مي‌تواند 2 تا 4 كيلوگرم ازت به هر هكتار مزرعه ارايه كند كه معادل 10 تا 20 كيلوگرم سولفات آمونيوم است امروزه دردنيا به سرخس آزولا به چشم يك علف هرز نگريسته نمي شود، بلكه آن را يك گياه مفيد و منبع غذايي به حساب مي آورند جالب است بدانيد كه يكي از دلايل شكست آمريكا در ويتنام كشت آزولا در مزارع برنج ويتنام بود. چون اين گياه با رشد سريع خود هم غذاي مردم ويتنام را فراهم مي آورد، هم غذاي دام و طيور آنها را. آزولا گياه سرشار از پروتئين بوده و بتاكاروتن آن از هويج بيشتر است.



آزولا درايران

جلبك آزولا يكي از گونه هاي گياهي وارداتي است كه در دهه اخير تمام و يا اكثر مردابها و شاليزارها و بركه هاي شمالي را به سلطه خود در آورده است . در مدت زمان بسيار كمي از طريق كانال‌هاي آبياري، رودخانه‌ها، گسترش پيدا ميكند. به طوري‌كه يك توده كوچك آزولا در عرض 3 روز به دو برابر افزايش پيدا ميكند .حتماً كساني كه در تابستان به شمال ايران مسافرت نموده اند وسري به اين مناطق زده اند فرشي زيبايي را مشاهده مي كنند سبزرنگ كه اكوسيستم شمال را تحت اثر سوء قرارداده است . آزولادراواخر سال ۱۳۶۳متناسب سازگاري با مناطق شاليكاري باهدف توليد كود ازته به صورت طبيعي براي مناطق برنج خيز از كشور فيليپين وارد ايران شده است.اما پس از مدت كوتاهي همه متوجه مشكلي بزرگتر شدند كه گريبان اين مناطق را گرفته. اين سرخس، ظرف مدتي كوتاه از طريق كانال هاي آبياري و رودخانه در محدوده اي وسيع پراكنده شده و به تمام آب هاي سطحي شمال كشور به خصوص گيلان ، مازندران وگلستان راه پيدا كرد. اين گياه با برگ هاي ريز و رشدسريع، سطح آبها را مي پوشاند و مانع رسيدن نور خورشيد و اكسيژن به درون آب مي شود. علاوه بر اين با مصرف اكسيژن و مواد غذايي و بالا بردن اسيديته آب، اين زيستگاه ها را تضعيف كرده تا جايي كه رفته رفته تنوع گياهي و جانوري زيستگاه به نابودي كشيده مي شود. وبه خاطرنداشتن دشمن طبيعي و شرايط خوب زيستي به يك گياه مهاجم و مرگ‌آور تبديل شد.

جلبك آزولا داراي خصوصياتي منحصر بفرد بوده ، بطوريكه توانائي سازگاري آن با محيط بسيار اعجاب آور است و براحتي و با سرعت زياد با هر محيطي مانوس ميشود. ريشه هاي آويزان و معلق در آب اين گياه ، براحتي اين امكان را بآن ميدهد كه تغيير مكان داده و با جريان آب بسهولت جابجا گردد و يكي از علل پراكندگي سريع آن نيز همين موضوع است

آزولا ، بمجرد ثابت شدن در يك مكان ، شروع به تكثير ميكند و ظرف مدت كوتاهي ، تمام سطح آب را مي پوشاند، بطوريكه هيچ روزنه اي براي ورود نور خورشيد به درون آب، وجود نخواهد داشت. ريشه هاي معلق جلبك ، تمام و يا اكثر املاح آب را جذب و صرف رشد و تكثير خود ميكند. طبيعي است ، وقتي نور بدرون آب نفوذ نكند و مواد مغذي هم كه نباشد ( يا كم باشد ) ديگر از رشد گياهان آبزي ديگر و همچنين ديگر آبزيان مثل فيتوپلانگتونها و... خبري نيست . با توقف و يا كند شدن رشد اين آبزيان مفيد ، در داخل آب اكسيژن توليد نخواهد شد و بهمين دليل جانوران آبزي مثل ماهيها و موجودات ذره بيني قادر به رشد و تكثير نبوده و سير نابودي را در پيش ميگيرند. در عوض سيستمهاي غير هوازي شروع به فعاليت كرده و مرداب يا بركه را تدريجا به سياهچاله هائي بد بو و غير قابل زيست ، تبديل ميكند.از آنطرف هم موقعي كه مردابها خالي از موجودات آبزي گردند، ديگر مكان مناسبي براي پرندگان مهاجر نخواهد بود .

با اين وصف ، بهمين سادگي اكوسيستم منظم چندين هزار ساله موجود بهم ريخته و رو به نابودي خواهد رفت و ما هم در حال نظاره و تماشا نشسته ايم.اين جلبك در شاليزارها هم بعنوان يك رقيب جدي برنج در استفاده از املاح معدني و مواد مغذي آب ، قرار گرفته و از رشد مناسب برنج جلوگيري كرده و قطعاً در صورت صحت اين امر ، هزينه كشت برنج را بخاطر استفاده بيشتري كه بايد از كود شيميائي بشود، بالا ميبرد. علاوه بر آنكه روند افزايشي استفاده از كود شيميائي در طولاني مدت هزينه هاي سرمايه اي فوق العاده اي را بر مهمترين منبع حيات بشر يعني خاك ، تحميل ميكند كه اصلا جبران پذير نميباشد.

كارشناسان شيلات معتقدند رشد شناور و سرطاني آزولا در سطح تالابها مردابها وشاليزارهاي شمال باعث شده است تا اكثر گياهان بومي منطقه به دليل خفگي نابود شوند و نفس زندگي اين اكوسيستم چندين هزار ساله به شماره افتد. هر چه هست آزولا زيستگاه‌هاي آبي شمال كشور به خصوص گيلان ومازندران را شديدا تحت فشار قرار‌داده است و اگر روند رشد اين گياه به همين صورت ادامه يابد معلوم نيست بر سر اين اكوسيستم منحصر به فرد جهاني چه خواهد آمد. و اينگونه شد كه آزولا در مدت زماني اندك پوشش يكپارچه و در هم تنيده‌اي را روي منابع آبي شمال كشور گستراند.

اه روغني كرامب، علف‌هاي هرز مزارع را كنترل مي‌كند

 

كرامب، گياه روغني ناشناخته‌اي است كه استفاده از آن در تناوب‌هاي زراعي، آفات و بيماري‌ها و علف‌هاي هرز مزارع را كنترل مي‌كند. سيد محمدرضا نقوي‌زاده و محمدرضا لطفي – كارشناس اداره كل منابع طبيعي استان خراسان رضوي در مقاله‌اي به معرفي و شرايط كشت و موارد مصرف گياه كرامب پرداخته‌اند. در اين مقاله آمده است: گياه كرامب از جمله گياهان بومي مناطق تركيه و ايران است و به دليل وجود اسيد اروسيك در دانه آن در صنايع الكترونيك، پلاستيك، رزين، روغن‌ها، صنايع داروسازي، آرايشي و بهداشتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. دانه‌هاي اين گياه حاوي حدود 20 تا 40 درصد پروتئين و 35 تا 60 درصد روغن است و استرول‌هاي موجود در آن به دليل دارا بودن خاصيت كاهش كلسترول خون، در مارگارين استفاده مي‌شود. اين مقاله مي‌افزايد: استفاده از اين گياه در تناوب‌هاي زراعي جهت كاهش علف‌هاي هرز و آفات و بيماري‌ها توصيه شده است. كرامب گياهي علفي، يكساله، با ارتفاع كمتر از يك متر، داراي شاخه زياد با آرايش خوشه‌اي بزرگ از گل‌هاي زرد، تعداد زياد بذر ريز و قهوه‌اي حاوي 40 درصد روغن، ريشه گسترده و عميق با توانايي استفاده از قابليت‌هاي خاك، ساقه محكم با مقطع تقريباً دايره و پوشيده از پرزهاي نرم و كوتاه به رنگ سبز كلمي است كه در زمان رسيدن به رنگ سبز مايل به زرد تبديل مي‌شود. در پايان اين مقاله آمده است: كشور ايران با دارا بودن 45 كارخانه بزرگ و كوچك روغن‌كشي، ظرفيت استحصال 2 ميليون تن روغن را دارد و با توجه به متوسط توليد ساليانه 400 هزار تن دانه روغني در كشور و واردات يك ميليون تني دانه روغني در سال گذشته، بخشي از ظرفيت استحصالي كارخانجات خالي مي‌ماند كه گياه كرامب با توجه به تركيبات ويژه روغن و فرآيند توليد طبيعي منطبق با اصول توليد پايدار، از پتانسيل مناسبي در تكميل ظرفيت خالي اين تصفيه روغن كشور دارد. همچنين پژوهش‌ها نشان داده است كه اين گياه با شرايط كشور ما سازگاري داشته اما به دليل عدم شناخت، مورد استفاده قرار نمي‌گيرد لذا توجه به پتانسيل‌هاي بالاي اقتصادي و اكولوژيك اين گياه توجه جدي‌تر مراكز تحقيقاتي و علمي را به شناخت ويژگي‌هاي اكولوژيك اين گياه و توسعه و ترويج آن مي‌طلبد.

 

گزارش تخلف
بعدی