این وب سایت حاوی اطلاعات مختصری در رابطه با کشاورزی میباشد...

گیاهان

گياهان

 

همانند معماري منحصر به فرد و آميخته با نظم باغ ايراني، گونه‌هاي گياهي موجود در آن نيز منحصر بفرد بوده‌اند. در باغ ايراني همچنانكه معماري با اصول و قواعد خاصي متناسب با هندسه و نظام‌هاي باغ صورت مي‌گرفت، كاشت گياهان و نيز انتخاب نوع آنها پيرو قاعده و قانون خاصي بوده است. كوشك باغ، محور بندي و آسه‌‌بندي (محوربندي) باغ، تعبيه آب نماها و استخر، فرش كف، كرت‌بنديها، تعداد درختان و محل كاشت آنها و اينكه چه نوع گياهاني دقيقاً در كجا بايد كاشته شوند، از نظامي بسيار قانونمند و نمايانگر يك هماهنگي منطقي و هندسي در باغ پيروي مي نموده است. گرچه اقليم هر منطقه نيز در نوع انتخاب پوشش گياهي باغ موثر بوده، اما تحت هر شرايطي نظم و قانونمندي، جز جدايي‌ناپذير يك باغ ايراني مي‌باشد. به طور مثال در نواحي جنوبي ايران، همانند كرمان و شيراز كاشت نخل، انواع مركبات، سرو و پسته رواج بسيار داشت، حال آنكه در مناطق شمالي‌تر همانند تهران چنار، گردو، بادام و كاج كاشته مي‌شد. امروزه با گذشت زمان و به وجود آمدن تغييرات نامطلوب، نظم و اصالت بسياري از باغهاي تاريخي رو به نابودي است. بسياري از گونه‌هاي گياهي بدون توجه به اقليم و شرايط آب و هوايي درجاي نادرست كاشته شده‌اند و يا در بسياري از موارد، نظام هندسي كلي باغ در اثر بي‌توجهي و تغييرات نامناسب صورت گرفته، از ميان رفته است. به طور كلي در خصوص گونه‌هاي گياهي موجود در باغهاي ايراني اطلاعات كمي موجود است و به اهميت موضوع آنطور كه بايد پرداخته نشده است. شناسايي گونه‌هاي گياهي و نيازهاي محيطي هرگياه، خصوصاً گونه‌هاي نادر قديمي كه بسياري از آنها در معرض خطر نابودي قراردارند، يكي از مهمترين اموري است كه بايد مورد توجه قرارگيرد، تا گونه‌هاي قديمي وبا ارزش از خطر زوال و نابودي حفظ شوند و از ورود گياهان جديد كه هيچ تناسبي با بافت تاريخي ، فرهنگي يك باغ ايراني ندارند، جلوگيري شود. هدف از اين بخش از سايت بازشناسي گونه‌‌هاي گياهي باغ ايراني به منظور ارتقاء سطح دانسته‌ها در خصوص گياهان موجود در يك باغ تاريخي و اهميت آنها است. همچنين شناسايي خواص گياهان باغ ايراني و مكان مناسب كاشت آنها با توجه به اقليم هر منطقه نيز در اين بخش از سايت مورد توجه قرارد مي گيرد. براي تهيه كليه مطالب در خصوص نحوه كاشت و نوع گياهان باغ ايراني از سه منبع باغهاي ايراني (پيرنيا ،محمد كريم) ، باغ ايراني (دانش دوست، يعقوب) و باغ (ابوالقاسمي، لطيف) استفاده شده است
اصول شناسايي و رده‌بندي گياهان
مطالب مربوط به اين بخش برگرفته از جزوه گياه شناسي دانشگاه تهران تأليف مهندس ناهيد حريري است. منظور از رده بندي گياهان، تقسيم‌بندي گياهان براي سهولت آشنايي با آنهاست. در اين جا رده‌بندي گياهان تا حد نياز يعني تيره هرگياه در نظر گرفته شده است. به طوركلي بهترين و علمي‌ترين روش شناسايي گياهان ، شناسايي و رده‌بندي آنها بر مبناي فيلوژني ( ارتباط خويشاوندي) استوار است، زيرا اين روش شناسايي، اساسي عيني و نه ذهني دارد. تقسيم‌بندي گياهان باغ ايراني ، براساس شكل ظاهري و نوع كاربرد آنها به درخت، درختچه، درختان ميوه، بوته‌ها، گلهاي تزئيني، گياهان پوششي و گياهان رونده تقسيم‌بندي شده است. همچنين شناسايي و تقسيم بندي گياهان براساس اهميت آن گياه در باغهاي تاريخي و ميزان توجهي كه درقديم به هر نوع گياه مي شده است، صورت گرفته است. بنابراين دسته بندي و شناسايي گياهان در اينجا، براساس سيستم گياه‌شناسي انگلر (Engler) (يكي از سيستمهاي رده‌بندي گياهان كه در آن تك لپه‌ايها قبل از دو لپه‌ايها قراردارد و همچنين دو لپه‌ايهاي بي گلبرگ را نسبت به گلبرگداران ابتدايي‌تر مي‌دانند ) صورت نگرفته، زيرا نيازي به چنين دسته‌بندي در باغ ايراني احساس نمي‌شود. تعاريف: 1-تيره يا خانواده(family) : معمولاً از يك يا چند جنس كه از نظر بعضي صفات شبيه به يكديگرند تشكيل يافته است. 2-جنس (Genus): به مجموعه اي از گونه‌‌ها كه بين آنها چند صفت مشترك مشاهده مي‌شود، اطلاق مي‌گردد. به طور كلي جنس از گونه‌‌كلي تراست. 3-گونه(Species): واحد اساسي و مقدماتي رده بندي است كه مطالعه آن بسياري از حقايق سلول شناسي و وراثت را آشكار مي سازد. مجموعه افرادي را كه از هر حيث با يكديگر مشابهت كامل دارند و هنگام توليد مثل افراد مشابه خود را به وجود مي آورند، گونه مي‌نامند، كه در شناسايي گياهان باغ ايراني مهمترين قسمت است. 4-واريته (Variety): از تقسيمات گونه است و توسط يك يا چند صفت از گونه اصلي مشخص مي‌شوند. رنگ گل و رنگ برگها و همچنين كاهش يا افزايش تعداد گلبرگها و بالاخره فقدان خار در روي ميوه از صفاتي است كه مشخص كننده واريته از گونه اصلي است. از آنجاييكه براي شناسايي گونه‌هاي گياهي يك باغ بررسي تا حد تيره كفايت مي‌كند و بيش از آن براي طبقه بنديهايي با اهداف ديگر لازم مي‌باشد، از ذكر واحدهاي سيستماتيك ( :Taxaعلم رده‌بندي گياهان) بزرگتر خودداري شده است.
نامگذاري گياهان
نامگذاري گياهان طبق قوانين خاصي انجام مي‌گيرد. نخستين كسي كه نامگذاري علمي نباتات را مرسوم كرد، دانشمندي به نام لينه (Linne) (پدر علم گياه شناسي ) بود. لينه پايه گذار علم گياه شناسي بود و امروزه روش لينه را براي نامگذاري گياهان در دنيا استفاده مي‌كنند. اين روش عبارت است از مجموع نام جنس و نام گونه، كه در آن ابتدا نام جنس و كنار آن نام گونه را قرار مي‌دهند. گونه را بعنوان صفت جنس در نظر مي‌گيرند و معمولاً صفت بايد با اسم (گونه يا جنس) مطابقت نمايد. مثلاً اگر پسوند" us" براي جنس به كار رود، صفت (گونه) آن نيز داراي همين پسوند مي‌شود. البته در اين نامگذاريها تعدادي استثناء نيز وجود دارد. طبقه‌بندي بين‌المللي گياهان، اسامي‌گونه هميشه با حرف كوچك و اسم جنس با حرف بزرگ نوشته مي‌شود. گونه‌هايي كه داراي واريته هستند، نام واريته آن را پس از نام جنس وگونه آنها ذكر مي‌كنند. به عنوان مثال درخت(زربين) واريته‌اي از درخت سرو است و نام علمي آن به شرح زيراست: Cupressus sempervirens var. harixentallis گونه‌هايي كه داراي كولتيوار ( :Cultivarيكي از واحدهاي رده بندي كه از گونه كوچكتر است) باشند، نام كولتيوار آنها را بعد از جنس و گونه مي‌آورند: مثل كبوده شيرازي Populus alba cv. Kabaude shirazi


 

 

گياهان پوششي


1-شبدر زينتي(دايكوندرا) Dichondra repens Leguminoseae: تيره در ايران كشت اين نوع شبدر هنوز هم متداول است. اين گياه پوششي همانند چمن كاشته، و نگهداري مي‌شود. اين گياه در شهرهاي شمالي ايران‌، بسيار كشت مي‌شود. در تهران نيز در نواحي شميرانات كشت آن به خوبي انجام مي‌شود. پوشش اصلي باغ ايراني در قديم اين نوع شبدر زينتي بوده است.
2-
شبدر:Trifolium Leguminose: تيره از دولپه‌اي‌ها)گياهاني كه در مقابل تك لپه‌ايها هستند و دانه آنها حاوي دو رشته مواد غذايي (آلبومن ) كه از يكديگر جدا هستند مي باشد. (با گلهايي به رنگ سفيد‌، صورتي و قرمز است. ميوه آن كوچك و داراي يك دانه مي باشد. گونه‌‌هاي مهم آن شبدر معموليT.repens، شبدر هيبريد T.hibridum T.repens و شبدرگل درشت T.incor nataum با گلهاي سرخرنگ است.
3-
يونجه باغي:Lotus Leguminoseae:تيره گلهاي آن به رنگ قرمز يا زرد و ميوه نيام آن كشيده و طويل است. پس از شبدر (Trifolium) يكي از گونه‌‌هاي معروف پوشش گياهي باغ در گذشته بوده است. در فصول سرد، كاشت آن درختان را از خطر سرمازدگي محافظت مي كند.
4-
چمن:Gramineae : تيره به طور كلي چمن يك گونه جديد است و در قديم‌، در باغهاي تاريخي كشت نمي‌شده است. اما امروزه در بسياري از باغهاي تاريخي‌، به عنوان پوشش باغ استفاده مي‌شود.
چمن پوآپاراتنسيس:Poa pratensis با اسامي تجاري مريون و بارون شناخته مي‌شود‌، داراي بذر ريز است. در برابرگرما مقاوم‌، اما درصورتيكه گرماي هوا بيش از40 شود رشد آن متوقف مي گردد. در ايران به چمن هلندي مشهور است. چمن لوليوم :L0lium perenne بذرآن نسبت به قبلي درشت تر است. به آن چمن يا رندي هم مي‌گويند. برگهاي آن نيز درشت تراست.
چمن فستوكا: Festuca rubra از چمنهاي كاملاً سردسيري است. در فصل گرما از بين مي رود و بذر آن درشت است.
چمن اگروسيتس:Agrostis tenuis بذرآن بسيار ريز مي باشد. مقاومت آن نيز در برابر شرايط نامساعد محيطي كم است.
چمن آفريقايي : Cynodon dactylon بسيار در برابر گرما و خشكي و شوري خاك مقاوم است. علاوه بر كاشت بذر از طريق تقسيم بوته نيز تكثير مي‌شود.
زوي زيا: Zoysia اين چمن نيز به گرما و خشكي مقاوم است وبا آب و هواي مناطق گرم ايران سازگاري پيدا كرده است

سوسن چلچراغ)

در سال
۱۳۵۴ گیاه شناسی به نام لدربوری در منطقه عمارلو ، روستای داماش موفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید.

پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت
۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته است.

قامت این گل حدود یک متر است و از آنجا که گلهای آن به طرز خاصی به پایین برگشته اند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است. گل ملی سوسن چلچراغ، تنها گلی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

گل سوسن چلچراغ از تیره لی لیوم بوده و فقط در بخش عمارلو در دهکده داماش و لنکران جمهوری آذربایجان رشد می کند.زمان رویش این گل در ماه های خرداد و اوایل تیر است که به صورت گلی با قامت بلند به شکل واژگون شکفته می شود. شکوفه های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز شده و انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه های برجسته و پرچم های بسیار بلند است.

سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش ، از سال
۱۳۵۵ رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده ، از آن زمان تاکنون ۲۷ سال می گذرد .

سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود.
«گل سوسن چلچراغ گونه اي منحصر به فرد در ايران و محل رويش آن در منطقه عمارلو در استان گيلان است. اين گل پرطرفدار در حال حاضر توسط سازمان حفاظت محيط زيست استان گيلان به طور كامل محافظت مي شود.»سوسن چلچراغ از اواسط خرداد گل مي دهد و گل هاي آن تا نيمه تيرماه پايدار مي ماند و محل رويش آن در ايران، در قريه داماش در بخش عمارلو از توابع رودبار است. سوسن چلچراغ ارزش و شهرت ملي و جهاني دارد و بسيار آسيب پذير است به طوري كه در صورت نابودي پرورش آن ممكن نيست.
بندرانزلى ـ فرهادنظرپور: «سوسن چلچراغ» نام گل زيباى نادرى است كه طى ساليان درازى روستاى داماش از توابع رودبار محل رويش آن بوده است اما از آنجا كه به دليل عدم اطلاعات و شناخت كافى كسى بدان توجهى نداشت، همچنان گمنام باقى مانده بود.درسال
۱۳۵۴ گياه شناسى به نام «لدربورى» Lederbouri- - در اين منطقه موفق به شناسايى اين گونه نادرشد و پس از آن «سوسن چلچراغ» كانون توجهات داخلى گرديد.«سوسن چلچراغ» به غير از روستاى كوچك داماش و منطقه لنكران جمهورى آذربايجان درهيچ كجاى جهان يافت نشده است؛ پس ازمعرفى اين گل به دولت ايران درهمان زمان ازسوى شوراى عالى محيط زيست درزمره آثار زيست محيطى ملى كشور به ثبت رسيد و طى اين سالها رويشگاه سوسن چلچراغ درروستاى داماش به مساحت ۴هكتار تحت حفاظت قرارگرفته است.قامت اين گل حدود يك متر است و از آنجا كه گلهاى آن به طرزخاصى به پايين برگشته اند نام «سوسن چلچراغى» به خود گرفته است.شايان ذكراست، اين گل از سال ۷۴ در ارتفاعات قله درفك استان گيلان نيز ديده شد كه برروى صخره هاى صعب العبور اين منطقه و مابين درختچه هاى راش خودنمايى مى كند.فصل رويش و گل دهى سوسن چلچراغ از اواسط خرداد تا نيمه تيرماه است و دراين مدت مشتاقان زيادى از علاقه مندان براى تماشاى اين گل به داماش سفرمى كنند.اما كارشناسان براين عقيده اند كه اگر ازسوى سازمان حفاظت محيط زيست اقدامى جدى براى محافظت از اين گل به عمل نيايد، شهرت گل چلچراغ خود موجب نابوديش خواهدشد.

درسال
۱۳۵۴ گياه شناسى به نام «لدربورى» Lederbouri- - در اين منطقه موفق به شناسايى اين گونه نادرشد و پس از آن «سوسن چلچراغ» كانون توجهات داخلى گرديد.

«سوسن چلچراغ» به غير از روستاى كوچك داماش و منطقه لنكران جمهورى آذربايجان درهيچ كجاى جهان يافت نشده است؛ پس ازمعرفى اين گل به دولت ايران درهمان زمان ازسوى شوراى عالى محيط زيست درزمره آثار زيست محيطى ملى كشور به ثبت رسيد و طى اين سالها رويشگاه سوسن چلچراغ درروستاى داماش به مساحت
۴هكتار تحت حفاظت قرارگرفته است.

گزارش تخلف
بعدی